خلاقیت و ترجمه
رابطه بین ترجمه با خلاقیت را شاید بتوان به رابطه میان «اجرا» ( در مفهوم نمایشی یا موسیقیایی آن ) با خلق یک اثر نمایشی یا موسیقیایی مقایسه کرد. این پرسش کاملا مشروعیت دارد که آیا نمایش یا کنسرتی که به اجرا در نیاید، آیا واقعا «وجود خارجی» یا ارزشی «زیباشناسانه» دارد؟ آیا کتابی که هرگز خوانده نشود، هرگز نوشته شده است؟ امروز در نظریات جدید هنر بیش از هر چیز بر رابطه فرایندی تاکید می شود که در یک مثلث شکل می گیرد: خالق اثر هنری، اثر هنری و مصرف کننده اثر هنری، هر یک از اضلاع این مثلث دارای اهمیتی خاص هستند که در موقعیت های اجتماعی و فرهنگی متفاوت نظام های کنش را هدایت می کنند و در دراز مدت نیز به ایجاد یک حافظه تاریخی یاری می رسانند که عموما یا در خود اثر و یا در خالق اثر به صورت یک «سرمایه» ذخیره شده و در روابط اجتماعی ناشی از آن وارد عمل می شود.