دوران آنگلوساکسون ها و قرون وسطی – گزیده ای از متن اصلی

در سال ۴۳ میلادی رومیها نواحی سلت (کلت celt/kelt) نشین جنوبی بریتانیا را فتح کردند و ساکنان آنجا را با سبکی مترقی تر از آنچه سلت ها تا آن زمان برای زندگی می شناختند آشنا کردند. در اوایل سده پنجم که امپراطوری روم با خطر سقوط مواجه شد لژیونهای رومی بریتانیا را ترک کردند تا از کشور خودشان دفاع کنند، پس بریتانیایی که به زندگی شهری آرام رومی ها عادت کرده بود به طعمه ای بی حفاظ برای مهاجمان تبدیل شد. در سال ۴۴۹ انگل ها(Angles)، ساکسون ها(Saxons)، و ژوت ها(Jutes) (قبایل ژرمن که به مجموعه آنها “آنگلو ساکسون” (“Anglo-Saxons”) می گویند) هجوم به سواحل شرقی بریتانیا را آغاز کردند…… 

(بر طبق افسانه ها) بریتانیایی ها به رهبری پادشاهی به نام آرتور چند صباحی در برابر مهاجمان ایستادگی کردند و به پیروزیهایی نیز دست یافتند. اما جنگاوران آنگلو ساکسون که زره هایی از پوست حیوانات به تن داشتند و در استفاده از نیزه نیز تبحر داشتند بتدریج جنگجویان بریتانیا را به سمت کوهستانها راندند و سرزمینهای آنها را تصاحب کردند. و این آغازی خونین برای کشوری بود که بعدها به نام انگلستان شناخته شد…

 

جنگهای دائمی با دسته های سربازهای مسلح و شوالیه هایی که برای یافتن نام با هم نبرد می کردند مشخصه زندگی در قرون وسطی بود. شوالیه ها در بین مردم از اعتبار اجتماعی بالایی برخوردار بودند و هسته اصلی اشرافیت فئودالی را، که بر مبنای ارتباطات بین ارباب و رعیت بود، شکل می دادند.

تحت تأثیر تعلیمات کلیسا، در قرن یازده و دوازده، خلق و خوی جوانمردانه ای که “شوالیه گری” یا “سلحشوری” نامیده می شد کم کم در بین نجیب زادگان اروپا به یک آرمان تبدیل شد. “سلحشوری” به اصول اخلاقی که شوالیه ها ملزم به رعایت آن بودند اشاره دارد. بر اساس این اصول شوالیه ها می کوشیدند شرافتمند، سخاوتمند، و شجاع باشند؛ در مبارزه ماهر و نسبت به بانوان فروتن باشند و از زنان بیوه و یتیمان حمایت کنند. این رفتارهای خیالی بر ادبیات داستانی و ادبیات منظوم آن دوره تأثیر زیادی گذاشت.

 

برای مطالعه متن کامل مطلب و دریافت فایل های مربوطه از طریق لینک بالای صفحه به صفحه این مطلب برگزیده بروید.