ترجمه متون فنی و تخصصی در بررسی سیر تاریخی مطالعات ترجمه

ترجمه متون فنی و تخصصی : بررسی سیر تاریخی در مطالعات ترجمه – بخش اول

چکیده- این مقاله سعی دارد طی یک بررسی تفصیلی تکامل کمی و کیفی کتابشناسی ترجمه متون فنی و تخصصی (علمی) در طول تاریخ را در مقایسه با سایر زمینه های تحقیق و تفحص مرتبط با موضوع ترجمه توضیح دهد. ماده زیربنایی این بحث بیش از ۲۰۰۰۰ انواع نوشته و مقالات مندرج در کتابها و مجلات تخصصی مطالعات ترجمه می باشد که در پایگاه  BITRA (Bibliography of Interpreting and Translation- کتابشناسی ترجمه مکتوب و شفاهی) تا سپتامبر ۲۰۰۳  گردآوری شده است. این ابزار کتابشناسی یک پایگاه داده چند زبانه آنلاین است که تلاش میکند همه چیزهایی که تاکنون درباره ترجمه منتشر شده اند را شامل شده و آزادانه و به رایگان در آدرس http : //www.ua.es/dfing/tra_int/bitra_en.htm در دسترس علاقه مندان قرار دهد. مقاله حاضر نتیجه گیری می کند که حساس شدن محققان مطالعات ترجمه نسبت به موضوع ترجمه متون فنی و علمی تنها در دهه ۱۹۵۰ آشکار شده است، یعنی زمانی که وسواس در باره  مفاهیم مرکزی متن تجت ترجمه در مطالعات ترجمه کمی کاهش می یابد. یافته بعدی این است که توجه به این نوع ترجمه (متون فنی و تخصصی) عمدتا از زاویه عملی و کاربردی بوده و با بازتابی از مشکلات ناشی از حوزه های اصطلاحات خاص علوم (عمدتا حقوقی، و با عقب ماندگی بسیار، پزشکی، تجارت و فناوری اطلاعات)، آموزش، مستند سازی، ترجمه شفاهی گفتمان فنی و مسائل فناوری  به عنوان موضوعات مورد علاقه همراه است.

مقدمه

ترجمه متون فنی و تخصصی در گذر زمان همواره بخشی پیوسته بسیار پرکار در مباحث نظری مطالعات ترجمه بوده است. منطق ضمنی به هنگام پرداختن به ترجمه متون فنی و تخصصی این بوده است که یک نوشته یا متن و بویژه متون ادبیات متضمّن پیچیدگی های خلاقانه زبان است که مترجم باید آنها را در زبان مقصد بازگشایی کند، اما مترجمان متون فنی و تخصصی فقط به نوع گفتمانی می پردازند که واژگانی (ترمینولوژی) یکنواخت و معادل های از پیش آماده ای دارد و استفاده از زبان (سَبک) نیز ساده و راحت است. به عبارت دیگر، هر کسی با یک میزان منطقی از دانش زبان و سطح بالای دانش فنی یا تخصصی می تواند متون فنی و تخصصی (در زبان مقصد) بنویسد. این در حالی است که افراد بسیار معدودی هستند که می توانند حتی به زبان مادری خودشان شعر بگویند یا داستان بنویسند- و همین موضوع در مورد ترجمه نیز صادق است. بنابراین، استدلال برخی متفکرین مطالعات ترجمه و زبانشناسی این بوده است که ترجمه متن (بخصوص ترجمه ادبی) همیشه نیاز به تفکر جدی داشته است، در حالی ترجمه متون فنی و تخصصی فقط نیاز به متخصصان فنی دارد که واژگان رشته تخصصی را به خوبی بشناسند و بر آن تسلط داشته باشند.

در این زمینه برخی نویسندگان کلاسیک که مطالبی درباره ترجمه متون ادبی نوشته اند، مانند شلرماخر که نقل قول های زیادی از او می شود، حتی پا را از این فراتر گذاشته و از دادن لقب مترجم به کسانی که متون غیرادبی یا بسیار تخصصی علمی را ترجمه می کنند امتناع کرده اند، که دقیقاً خط سنتی تفکر درباره این مساله را نشان می دهند. اجازه دهید بخشی نه چندان معروف از یک اثر مشهور این نویسنده راجع به ترجمه متون انگلیسی را نقل کنم:

”هر قدر ردپای کمتری از مولف در متن اصلی دیده شود، مترجم بیشتر و بیشتر صرفا بعنوان یک ادراک کننده شیئی موضوع نوشته عمل می کند و هر قدر بیشتر از ترتیب فضا و زمان پیروی کرده باشد، ترجمه متن مذکور بیشتر به یک تعبیر (interpretation) ساده از متن اصلی بدل می شود. بنابراین، (به عنوان مثال) در ترجمه مقالات روزنامه و نوشتجات مربوط به سفر، ترجمه متون در اولین گام، کاملا نزدیک به تفسیر مفسّر (interpreter) است، و وقتی ادعای بزرگتری را مطرح کند و بخواهد خود را به عنوان یک هنرمند بشناساند، دیگر خود را در معرض خطر مسخره شدن قرار داده است. در عین حال، هر قدر نحوه مشاهده و شکل دادن معانی توسط مولف، بیشتر توسط مترجم در ترجمه متون در هنگام بازنمایی اثر دیده شود، می توان گفت که ترجمه آن متن بیشتر از یک سبک گزینشی آزاد و بدون وابستگی پیروی می کند، و کار مترجم به بخشی از یک زمینه قوی هنری بدل می شود … بنابراین، در این مقیاس دوگانه، مترجم در ترجمه متون از مرحله مفسّر (interpreter) بالاتر می رود تا اینکه به جایگاه مناسب خود می رسد، یعنی انتقال محصولات ذهنی علم و هنر نویسنده در یک زبان (مبدا) به خواننده در یک زبان دیگر (مقصد) که در آن، قدرت ترکیبیِ آزاد خاصِ مولف و روح زبان که منبع نظام مشاهدات اوست، همه چیز متنِ ترجمه می شود، که در این حالت دیگر شیی مورد وصف حاکمیتی ندارد، بلکه تحت حاکمیت افکار و عواطف قرار می گیرد؛ در واقع شیی تنها از طریق سخن است که به شیئی بدل می شود و تنها در ارتباط با سخن است که حضور دارد. … .“

”بنابراین، وقتی گوینده (در متن اصلی) در گفتار به صورت آگاهانه، موارد غیرقطعی و پنهان ایجاد نمی کند، و یا به عمد یا از روی بی توجهی اشتباهی مرتکب نمی شود که کسی را فریب دهد، هر کسی که با زبان و زمینه موردنظر آشناست، می تواند منظور وی را درک کند و در بهترین حالت، تفاوت های جزئی در استفاده از زبان پدیدار می شوند… بنابراین، عمل ترجمه در این حالت فقط یک فعالیت مکانیکی است… و در اینجا، تمایز اندکی بین بهتر و بدتر وجود دارد، مخصوصا تا زمانی که از بدتر اجتناب می شود (شلرماخر، ۱۸۱۳).

برای درک این طرز تلقّی نیازی نیست به قرن نوزدهم متوسل شویم. فیلسوف اسپانیایی، ارتگا گاست در سال ۱۹۳۷ نوشت که ترجمه فنی کاری امکان پذیر است (در حالی که ترجمه متون ادبی، غیرممکن است)، چون متون فنی به زبان های طبیعی نوشته نمی شوند، بلکه خودشان یک نوع ترجمه به زبانی کم و بیش ساختگی و مصنوعی هستند، که بوضوح منظور وی از این زبان ساختگی، واژگان (ترمینولوژی فنی) است. اگر چیز مدرن تری می خواهید، دایره المعارف خارق العاده مهم بریتانیکا (۱۹۷۴: ۲۲) در مدخل خود درباره ترجمه متون فنی می گوید که این نوع ترجمه تنها نوع ترجمه است که در آن، نسخه های ترجمه می توانند به اندازه نسخه اصلی، خوب باشند (به عبارت دیگر،در ترجمه متون فنی، درصد خیلی بالاتری از مفاهیم به زیان مقصد منتقل می شوند اما در ترجمه متون ادبی که اکثرا مشحون از مفاهیم و احساسات انتزاعی هستند، انتقال آنها به زبان مقصد اگر نگوییم غیرممکن، باید گفت بسیار دشوار است). در ادامه این بحث، به اینجا می رسیم که بگوییم در ترجمه متون ادبی، یا کیفیت متن ترجمه بسیار پایین تر از متن اصلی است، یا بکلی ترجمه واقعی و صحیحی از آن وجود ندارد (اما در ترجمه متون فنی و تخصصی، عکس این حالت صادق است، مشروط برآنکه فرد مترجم ، فردی مسلط به مفاهیم، واژگان و اصطلاحات رشته ای که متن تحت آن نوشته شده باشد.)

در واقع، مشخصه اصلی بحث ترجمه متون از نظر متفکران سنتی مطالعات ترجمه، در کنار سایر چیزها (فرانکو اکسلا، ۲۰۰۱)، وسواس در باره میزان یگانگی درونی متن ترجمه (با متن مبدا) بوده است. از نظر قُدما، تنها ترجمه انجیل و آثار مولفان بزرگ کلاسیک به نظر می رسید ارزش بحث را داشته باشد (ترجمه بقیه متون صرفا مکانیکی تلقی می شد) و در کنار عبادات، مباحث الهیات و فلسفه، ترجمه یک فعالیت ثانوی محسوب می شد و اصولا به سختی ارزش بررسی عمقی را داشت.

مطابق با این عقیده، حتی حالا که یونسکو خواستار آن شده است که مترجمان در هنگام ترجمه متون همواره نام خود را در پای ترجمه ذکر کنند، شاهدیم که نام مترجم متون فنی به ندرت در گوشه ای از کار منتشر شده آنها دیده می شود، مخصوصا در مجلات علمی. این حقیقت، فرضیه تقویت کننده همان تز ”فعالیت مکانیکی“ است که موقعیت مترجمان فنی را تا حد یک شغل پشتیبانی فنی صرف (برای خریداران دستگاه ها) پایین می آورد، یعنی یک آینه زبانشناختی صرف، بدون اینکه تاثیر خاصی بر محتوا، چشم انداز و تاثیر متن منتشر شده داشته باشد، با این توجیه که آنها (مترجمان متون فنی و تخصصی) در ترجمه متنی که به آنان واگذار می شود فقط بر دایره واژگان متون فنی و تخصصی تسلط دارند.

تناقض موضوع اینجاست که عکس این مساله در هنگام پرداخت حق الزحمه آنها صادق است؛ ترجمه متون فنی و تخصصی دستمزد خیلی بیشتری نسبت به ترجمه ادبی دارد. خلاف عقاید متقدمان، اکنون بحثی که کم و بیش به صراحت مطرح شده (که مستقیماً از قانون عرضه و تقاضا اقتباس شده است) این است که افراد بسیار اندکی هستند که در حین ترجمه متون فنی و تخصصی  می توانند موضوعات پیچیده محتوای آنها را درک کنند، در حالی که (تقریبا) همه قادر به درک متون ادبی و حتی ترجمه آنها هستند(!!). به نظر می رسد زمانه به کندی در تغییر است (دست کم در نیمه دوم قرن بیستم) و می توان برخی محققان و دست اندرکاران را یافت که در تلاش برای بدست دادن یک توضیح قانع کننده برای این تناقض، سعی می کنند بیشتر به پیچیدگی نقش مترجم در ترجمه متون فنی و تخصصی بپردازند. … ادامه دارد.

نویسنده: فرانکو آیخلا خاویر (۲۰۰۴)- گروه مطالعات زبان انگلیسی، دانشگاه آلیکانته (اسپانیا)

ترجمه: ایرنتکام، واحد ترجمه تخصصی – لینک کوتاه این مطلب: https://tinyurl.com/y7uqvcq7

This article is a partial Farsi translation of the English article appeared in the URL: https://www.jostrans.org/issue01/art_aixela.php

tag equivalent: ترجمه متون فنی= Technical texts translation